درباره وبلاگ


سلام.اسم من الکسیس هست 20 سالمه دانشجو هستم این وبلاگ رو زدم تا توش خاطراتم رو بنویسم عادت کردیم دیگه بدون وبلاگ نمیشه .آمار وبلاگ برام اهمیت نداره چون خاطراتم رو واسه خودم می نویسم.خودم آدم غمگینی هستم ولی همیشه دوست دارم همه رو شاد کنم.اگه مطالب رو خوندی صمیمانه میخوام که نظر هم بدی.ممنون.دوست دارم
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 220
بازدید کل : 46924
تعداد مطالب : 21
تعداد نظرات : 43
تعداد آنلاین : 1

زندگی اجباریست ،زندگی باید کرد
شاید آن روزی که سهراب نوشت تا شقایق هست زندگی باید کرد خبری از دل پر درد گل یاس نداشت،باید اینگونه نوشت: زندگی اجباریست زندگی باید کرد




سلام به همه . متاسفانه به علت نزدیک شدن به ایام تلخ امتحانات وبلاگم تا 11 تیر آپدیت نمیشه(حالا نه که هر روز آپ میکردم همه حال میکردن از آپ های من)

همتونو دوست دارم

فعلا بای 



دو شنبه 23 خرداد 1390برچسب:, :: 10:25 ::  نويسنده : الکسیس

سلام بچه ها


 

بارسلونا 3  منچستر یونایتد 1

تبریک به همه آبی واناری ها



یک شنبه 8 خرداد 1390برچسب:بارسلونا قهرمان شد, :: 17:23 ::  نويسنده : الکسیس

چندشب پیش رفتم سراغ کمدم تا دفتر خاطراتم رو نگاه کنم وقتی بازش کردم دیدم آخرین خاطره ای که نوشتم به 12 اردیبهشت 89 برمیگرده؛یعنی بیش از یک سال میشه خاطره ننوشتم قبل از اون تاریخ هرماه خاطره مینوشتم ولی پارسال که خیلی چیزا تو زندگیم عوض شد خاطره ننوشتم شایدم دیگه هیچوقت ننویسم اصلا شاید دفترخاطراتم رو پاره کردم و ریختم دور شایدم بسوزونمش چون دیگه نه حوصلشو دارم خاطره بنویسم نه زیاد استعداد نوشتن دارم ؛کلا احساس میکنم دیگه هیچ دلخوشی تو زندگیم ندارم که بخوام ازش خاطره بسازم احساس میکنم زندگی مال پولداراست عشق مال پول داراست تو زمونه ما با پول میشه همه کارکرد میشه به همه چی رسید؛من دوران قدیم نبودم اما شنیدم از قدیمی ها که میگن اون زمان پول خیلی ارزش نداشت یعنی عشق ها صادقانه تر بود کسی به خاطر پول با کسی ازدواج نمیکرد مردم خیلی با هم صمیمی تر بودن دزدی کمتر بوده ؛اون زمان همه کنار هم بودن با مشورت مشکل ها حل میشده دادگاهها به این شلوغی نبوده یا اصلا شاید دادگاهی نبوده درکل مردم قدیم خیلی شادتر بودن نسبت به مردم امروز؛ولی امروز میبینین که چقدر گرفتاری ها زیاده چقدر جرم و جنایت زیاده؛آیا واقعا همه جای دنیا این جوریه؟

امشب خیلی دلم گرفته خیلی زیاد

میخوام با خدا حرف بزنم بگم ای خدا آیا زندگی که باید وفق مراد تو باشه اینه؟خدایا به ما بگو کجای راه هستیم بهمون بگو وظیفمون چیه؟خدایا چرا همیشه یکی میبره یکی میبازه چرا؟چرا اینقدر زندگی ها باهم فرق میکنه؟چرا این همه اختلاف طبقاتی وجود داره ؟

همیشه تو نمازم از خدا میخوام اون چیزی که به صلاحمه بهم بده

خدایا بهم راه درست رو نشون بده راهی که انتهاش خودت باشی



به من بفهمون کجای سرنوشتم

دارم میرم جهنم یا راهی بهشتم

از این دوراهی دل خوشی ندارم

یامیخورم به پاییز یا میرسه بهارم



سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:, :: 14:35 ::  نويسنده : الکسیس